مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

زندگی را با احساست رنگ بزن

وقتی بزرگ می شی ، دیگه خجالت می کشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده هایی که آوازهای نقره ای می خونند دست تکون بدی .  وقتی بزرگ میشی ، خجالت می کشی دلت برای جوجه قمری هایی که مادرشون برنگشته شور بزنه. فکر می کنی آبروت می ره اگه یه روز مردم - همونهایی که خیلی بزرگ شده اند - دلشوره های قلبت رو ببینند و به تو بخندند.  وقتی بزرگ می شی ، دیگه خجالت می کشی پروانه هاي مرده ات رو خاك كني براشون مراسم روضه خوني بگيري و برای پرپر شدن گلت گريه كني.  وقتی بزرگ می شی، خجالت می کشی به دیگران بگی که صدای قلب انار کوچولو رو میشنوی و عروسی سیب قرمز و زرد رو دیده و تازه کلی براشون رقصیده ای. وقتی بزرگ می شی ، دیگه نمی ترسی که نکن...
14 دی 1394

كاش بودنها را قدر بدانيم !

گل پسرم سلام امروز ميخوام برات بگم كه روحم به بركت حضورت سيراب ميشه از خاطرات سبز و قرمزي كه هر شخصي به نحوي برام به جا ميزاره ، توي اين پست يه تشكر اختصاصي ميكنم از باباجون و مامان زري كه زحمت هميشگي تو روي دوششونه و هيچ وقت اجازه نميدن ذره اي آسايش و آرامشت بر هم بخوره . دستشون رو مي بوسم و به حرمت همه ي مهرباني هايشان سجده شكر به درگاه خدا به جا ميارم بخاطر داشتنشون . پسر قد كشيده ي من ! ميخوام برايت يكم از قصه ي آدما بگم ، بگم كه بُعد وجودي و ظرفيت هر كدومشون با هم متفاوته و قرار نيست كه همه مثل مامان بزرگ و بابابزرگ و پدر و مادر و خاله و عمه و عمو باشن ، اينروزها كه 5 سالگي ات را پشت سر ميگذاري بخوبي ميدوني فاصله ي محب...
7 دی 1394
1